خلاصه داستان
الکساندرا دوباره در زندگی آنا و ریتا ظاهر می شود تا به آنها پیشنهاد کار به عنوان آرایشگر در یک عروسی را بدهد. چیزی که آنها نمی دانند این است که الکساندرا یکی از بحران های عشقی خود را پشت سر می گذارد و این توانایی را دارد که آنها را درگیر هر یک از گرفتاری های خود کند. اما از آنجایی که آنا و ریتا ورشکسته هستند، و به شدت به پول نیاز دارند، تنها کاری که برای آنها باقی می ماند این است که سعی کنند الکساندرا را نجات دهند.