یک دختر و پسر جوان به نام لوک (اسکات ایستوود) و سوفیا (بریت رابرتسون) و با یکدیگر آشنا شده و عاشق هم می شوند. این دو پس از مدتی با یک مرد (آلن الدا) که تصادف کرده آشنا می شوند که اتفاقا او هم دورانی برای خودش عاشقی بوده و با دیدن این دو، یاد عشق سابقش میافتد...
پسر یک خانواده ثروتمند با یک بیمار روانی که تمام زندگی اش را در انزوا سپری کرده برخورد می کند. او دختر ساده لوح را به عروسی برادر خود در خانه می برد و...
سندی پترسون که تاجری میانسال است از دنور راهی میامی می شود تا با زن فریبکاری که هویت او را دزدیده و در قالب خانم خانه دار بی آزاری زندگی می کند، رو به رو شود...
«میچ» و «دیو» دو دوست قدیمی هستند که هرکدام زندگی متفاوتی دارند. دیو یک وکیل متاهل است که سه فرزند دارد، اما میچ همچنان مجرد باقی مانده و تا بحال هیچ مسئولیتی بر دوش نداشته است. آنها به زندگی یکدیگر حسادت می کنند، تا اینکه یک روز صبح هر کدام از آن ها در بدن دیگری از خواب بیدار می شود و فرصتی بدست می آورد تا زندگی متفاوتی را تجربه کند...
در دنیایی که مردگان آنرا تسخیر کردهاند، گروهی از انسانها سعی دارند تا برای خود زندگی آرام و امنی را در پناهگاهشان به وجود بیاورند، اما مشکلات زیادی برایشان به وجود میآیند که زندگی آنها را به چالش میکشند...