خلاصه داستان
در شهر کوچکی واقع در جزیره مایورکا، آنا و مارینا، دو خواهر که در نوجوانی از هم جدا شده بودند، دوباره همدیگر را ملاقات میکنند تا نانوایی را بفروشند که از زنی مرموز به ارث بردهاند و چیزی درباره آن نمیدانند. این دو خواهر زندگی بسیار متفاوتی داشته اند. آنا به سختی جزیره را ترک کرده و با مردی که دیگر دوستش ندارد ازدواج کرده است. مارینا به دور دنیا سفر می کند و به عنوان پزشک برای یک NGO کار می کند و ...