به دلایلی ناشناخته، هسته ی مرکزی کره ی زمین از چرخش باز ایستاده است. گروهی از بزرگ ترین دانشمندان دنیا به کمک سفینه ای زیرزمینی به مرکز زمین می روند تا با منفجر کردن بمبی اتمی، دوباره هسته را فعال کنند و دنیا را از نابودی حتمی نجات دهند...

یک مامور بیمه به اسم «جین» ( کاترین زتاجونز ) توسط کارفرمایانش مامور می شود تا وارد تشکیلات یک دزد مشهور جواهرات ( شون کانری ) شود تا او را تعقیب کرده و به دام بیندازد. سارق قبل از اولین کار مشترکشان که دزدیدن یک ماسک بسیار باارزش است، جین را تحت آزمایشها و تمرینات سختی قرار می دهد تا از او مطمئن شود. پس از موفقیت در این عملیات، سارق تصمیم می گیرد که برای سرقت یک قطعه هنری بسیار گرانبها که در محلی با سیستم های امنیتی بسیار قوی نگهداری می شود، اقدام نمایند...

«دکتر هلن هادسن» (ویور)، روان شناس، نتیجه ی سال ها مطالعه و تحقیقاتش را درباره ی قاتلان زنجیره ای در یک کنفرانس اعلام می کند. پس از پایان کنفرانس، در دست شویی دانشکده مردی به نام «داریل لی کالم» (کانیک جونیر) به او حمله می کند اما جان سالم به در می برد و «داریل» نیز به زندان می افتد. «دکتر هادسن» که از آن پس به بیماری ترس از فضای باز مبتلا شده، خود را در منزل حبس می کند...

داستان کیت بیکر را که یک اسکیت سوار حرفه‌ای و تنها است روایت می‌کند که پس از یک حادثه تلخ تصمیم به کنار گذاشتن این حرفه می‌گیرد تا مسیر دیگری را در زندگی خودش ادامه دهد. با این حال، او فرصت دوباره‌ای را پیدا می‌کند که حرفه اسکیت سواری را از سر بگیرد و...

در زمان فرمانروایی ملکه ویکتوریا، موجوداتی اساطیری که زادگاهشان به تصرف امپراطوری‌های بشر درآمده، علیرغم همه سختی‌ها، به همزیستی مسالمت‌آمیز در کنار انسان‌ها ادامه می‌دهند و...

ریشه اصلی داستان این سریال درباره ی نزاع و جنگ بین خدایان قدیم و خدایان جدید است. خدایانی که قدرتشان نشئت گرفته از اعتقادات مردم میباشد. هر خدایی که تعداد معبودهای بیشتری داشته باشد، قدرتش بیشتر خواهد بود. ماجرای سریال در عصر مدرن روایت میشود. زمانی که پرستش خدایان در حاشیه قرار دارد و عشق به تکنولوژی و مادیات جای آنها را گرفته اند. "شادو/سایه" یک محکوم سابق است که به تازگی از زندان آزاد شده. او با مردی مرموز به نام "ونزدی/چهارشنبه" آشنا میشود، کسی که چیزهای زیادی درباره‌ی زندگی و گذشته "شادو" میداند. در حقیقت "ونزدی" یک خدای قدیمی قدرتمند می باشد که درصدد است برای انجام ماموریت خود ارتشی بسازد و شکوه گذشته‌ی خود را دوباره زنده کند...

یک نوآور در امور تکنولوژی نوعی سیستم مرکزی پیشرفته جمع سپار اختراع میکند تا موضوع قتل دخترش را حل و فصل کند که این مساله هم زمان باعث ایجاد تحول بزرگی در حل و فصل جرم و جنایات سان فرانسیسکو میشود…

داستان سریال از سال 1967 میلادی با گم شدن دختر نوجوان یکی از وکلای خوش نام شهر لس آنجلس و آغاز تحقیقات گروهبان پلیسی به نام Sam Hodiak برای یافتن او آغاز می شود و از آنجا که کسی در آن دوران تمایلی به همکاری با او به عنوان پلیس ندارد مجبور به کمک گرفتن از مامور مخفی یاغی و سرکشی به نام Brian Shafe می گردد. تحقیقات مشترک آنها را سرانجام به مخفیگاه رهبر فرقه آنارشی گرایی می کشاند که زنان ساده لوح و آسیب پذیر را ترغیب به پذیرفتن فرقه او جهت استفاده از آنها برای رسیدن به اهداف هولناکش می کند...

داستان سریال از جایی شروع میشود که جو مک میلان یک جوان مجرد و خوش گذرون ولی در عین حال با تفکرات اقتصادی و جاه طلبانه وارد شرکت کاردیف الکتریک میشود و با شناختی که از گوردون کلارک دارد او را تشویق میکند که کار ساخت کامپیوترهای شخصی و خانگی را که گوردون قبلا ایده اش را منتشر کرده بوده و سپس اقدام به ساختشان کرده و موفق نبوده را دوباره از سر بگیرند، آنها با استفاده از مهندسی معکوس از روی چیپ های شرکت IBM سعی میکنند این کار را انجام دهند…

در دنیایی که از حرص، طمع، خیانت و زورگویی پر شده است، تاجر و جهانگردی به نام مارکو پولو سفری پر ماجرا را در طول جاده ابریشم آغاز می کند و...

در کنار کارخانه ی فولاد شهر پنسیلوانیا ، جسد تکه پاره ی یک دختر نوجوان پیدا شد وقتی آنها بدنبال شکار هیولایی که اینکارو کرده، بودن ، شایعات زیادی بر سر زبان ها افتاد اما بیشتر اهالی به خانواده ی ثروتمند کولی قبیله ی "گادفری" که به تازگی به اونجا اومده بودن مشکوک شدن، در دنیای پیچیده ی بیشه ی شوکران ، هرکسی یک راز تاریک رو مخفی میکنه...

پسری در سن 11 سالگی عمه خود را به قتل می‌رساند، بعد از 5 سال حبس وقتی به شهر خود بازمی‌گردد، قتل دیگری اتفاق می‌افتد و او اولین کسی است که مظنون به ارتکاب قتل می‌شود

داستان در مورد زنی با گذشته ی غمناک است، که گذرش به شهری کوچک در مین می افتد، جایی که جادو و رمز و رازهای قصه ها به حقیقت پیوسته اند...

سریال Tudors ، ازدواج شاه هنری را به تصویر می کشد و می توان گفت که بیشتر محور داستان روی مثلث عشقی ، شاه هنری ، کاترین آراگون و آنی بالین می چرخد...

«والاس ریچی» مردی است که او را به جای یک جاسوس اشتباه گرفته‌اند و مجبور میشود که جلوی یک نقشه تروریستی در سازمان ملل را بگیرد...

در جامعه ای مملو از نژاد پرستی، تیترها و اخبار احساسی، و مخاطبینی که ترجیح می دهند سرگرم شوند تا اینکه مطلع باشند، هفت ثانیه می تواند مفهوم مرگ و زندگی باشد. زندگی «برنتون باتلر» و خانواده اش برای همیشه تغییر کرده است. پس از این که یک پلیس سفید پوست به صورت تصادفی به یک نوجوان سیاه پوست به طور بدی آسیب می رساند، یک شهر شمال شرقی مملو از تنش های نزادپرستی می شود و تلاش ها برای سرپوش گذاشتن آن و نتایجش به محاکمه قرن می انجامد.