یک کهنهسرباز نیروی دریایی آمریکا به نام هنری بروگان که به عنوان آدمکش حرفهای در آژانس اطلاعات دفاعی این کشور فعالیت میکند، از سوی یک آدمکش مرموز که نسخه شبیهسازی شده خودش است، تحت تعقیب قرار میگیرد و ...
داستان فیلم درباره "بیلی لین"، جوان 19 ساله ای است که پس از رشادت های او و دوستانش در نبردهای عراق، مورد توجه رسانه ها قرار می گیرند و متعاقباً برای بازگشتشان به ایالات متحده ترتیب جشنی باشکوه که آنان را به عنوان یک قهرمان معرفی می کند داده می شود. اما در تمام این لحظات "بیلی لین" خاطرات متفاوتی از عراق در ذهنش مرور میکند؛ خاطراتی که با از دست دادن همرزمش در جنگ گره خورده است...
این مستند نگاهی کلی به تاریخچهی مراسم اسکار دارذ. مراسمی که هرساله طی آن توسط آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک آمریکا به برترین آثار سینمایی جهان، جوایزی اهدا می شود.
مردی جوان که از یک فاجعه در دریا نجات پیدا کرده است به یک سفر پرماجرا و حماسی کشیده می شود. وی در حالی که همچنان در دریا آواره است، با یک بازمانده دیگر ارتباط برقرار می کند و این بازمانده کسی نیست جز یک ببر بنگال ترسناک!
شانگهای 1942، جنگ جهانی دوم. ژاپنی ها شانگهای را به تصرف خود درآورده اند. یک زن جوان که عضو نهضت مقاومت چین است، برای به قتل رساندن "آقای یی" جاسوس خطرناک ژاپنی داوطلبانه محبوبهی او می شود...
"بروس بنر"، یک محقق ژنتیک با گذشتهای غم انگیز، بخاطر یک بیماری هر موقع که خشمگین میشود به غول سبز بزرگ خشمگین تبدیل میشود...
*
نسخه دوبله پارسی "هالک" (موسسههای داخلی) | سینک اختصاصی
سرنوشت دو مبارز با کفایت در دوران «سلسله چینگ» در هم گره می خورد؛ یکی «زی یی» و دیگری «یئو» که سرانجام به یک رویارویی خشنونت بار و شگفت انگیز کشانده می شوند…
«جیک رودل» (مگوایر)، پسر یک مهاجر فقیر آلمانی، در میزوری بزرگ شده است. «جک بول چایلز» (آلریش)، پسر مزرعه دار محلی، مثل برادر به «جیک» نزدیک است. وقتی در جنگ داخلی، مزرعه نابود می شود و پدر «جک» به دست اوباش شمالی به قتل می رسد، دو پسر مغرور جنوبی به جبهه می روند.
انتی کات، تعطیلات عید شکرگزاری، سال 1973. «پل هود» (مگوایر) پسرک شانزده ساله ی خانواده ای مرفه، دبیرستان را رها می کند و برای گذراندن تعطیلات به خانه می آید؛ ولی با در نظر گرفتن تنش حاکم بر خانه و میل و علاقه ی شدیدش در به دست آوردن دل «کیسی» (هولمز) – دختری اهل منهتن – همان بهتر که در دبیرستان باقی می ماند.
انگلستان، اواخر قرن هجدهم. مرد ثروتمندی به نام آقای «دشوود» (تام ویلکنسون) که در آستانه مرگ قرار دارد، تمامی ملک و املاکش را به پسر ارشد خود، «جان» (جیمز فلیت)، که از همسر اولش است می دهد، اما در مقابل از او می خواهد که مراقب دخترانش، «الینور» (اما تامپسون)، «ماریان» (کیت وینسلت) و «مارگارت» نوجوان (امیل فرانسوا) که از همسر دوم او هستند، باشد و مخارج آنها را بطور کامل بپردازد. پس از مرگ پدر، جان که تحت سلطه همسرش «فانی» (هریت والتر) قرار دارد، از قولی که به پدر داده سر باز می زند و حال دختران دشوود به همراه مادرشان مجبورند که از عمارت اشرافی "پارک ساکس" که اکنون متعلق به جان است، بروند و به فکر جایی، البته محقرتر برای ادامه زندگی باشند.